مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی
پر کن قدح که بی می مجلس نداردآبی
وصف رخ چو ماهش در پرده راست ناید
مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی
*****
شد حلقه قامت من تا بعد ازاین رقیبت
زاین در دگر نراند ما را به هیچ بابی
در انتظار رویت ماوامید واری
درعشوه وصالت ماو خیال و خوابی
*****
مخمور آن دو چشمم آیا کجاست جامی
بیمار آن دو لعلم آخر کم از جوابی
حافظ چه می نهی دل تو در خیال خوبان
کی تشنه سیر گردد از لمعه سرابی
No comments:
Post a Comment